تندیس داوود
تندیس داوود در سال ۱۵۰۴ میلادی، به وسیله میکلآنژ، نقاش و مجسمهساز برجسته ایتالیائی ساخته شد. تندیس داوود، ۵٫۱۷ متر ارتفاع دارد و از سنگ مرمر ساخته شدهاست.تندیس داوود از شاهکارهای عصر رُنسانس محسوب میشود.
این تندیس پرتره (تصویر صورت) یکی ازقهرمانان کتاب مقدس به نام داوود را در حال تفکر به تصویر میکشد. بسیاری معتقدند این مجسمه از داوود درست قبل از جنگ گلیات (یکی از پنج ایالت فلسطین) میباشد، بر خلاف عده دیگری که تصور میکنند مجسمه حکایت از داوود بعد ازپیروزی در این نبرد را دارد. مجسمه داوود حکایت از دفاع لیبرال (ازادی خواهان) بومی در جمهوری فلورانس که استانی مستقل بوده و از هر سو توسط ایالات رقیب و خاندان برتر مدیچی (Medici) تهدید می شده. این نظریه توسط مجسمههای ساخته شده خارج ازPalazzo della Signoria مرکز حکومت سیویک در فلورانس تقویت میشود. مجسمه کامل در ۸ سپتامبر سال ۱۵۰۴ پرده برداری شد. چشمان داوود با نگاهی مملو از اخطار به سوی روم زل زده بود.
تندیس داوود، به عنوان شکستدهنده گولیات(جالوت)، سمبل و نماد شهر فلورانس نیز محسوب میشود. از این مجسمه تا سال ۱۸۷۳ میلادی، در فضای باز نگهداری میشد. مجسمه داوود در جریان شورش سال ۱۵۷۱ آسیب دید، از این روی به گالری آکادمی هنرهای فلورانس انتقال یافت و تاکنون در آن مکان قرار دارد.
تاریخ حکایت از تلاش مایکل انجلو بین سالهای ۱۵۰۱ تا ۱۵۰۴ برای ساخت این مجسمه میکند. پیش از میکل آنژ مسئولان اداره امور کلیسای فلورانس که بیشتر شامل افراد انجمن صاحب نفوذ لباسپوشان پشمی (Woolen Cloth Guild) بودند، طرحی مبنی برساختن ۱۲ مجسمه بزرگ از روایات عهد قدیم بر روی دیوارهای کلیسای سانتا را داشتند که فقط دو مجسمه از دوازده مجسمه توسط دوناتلو و دستیارش اگوستینو ساخته شد. بعدها در پی اشتیاق به ادامه این پروژه در سال ۱۴۶۴ دوباره با اگوستینو قراردادی مبنی بر ساخت مجسمه داوود بسته شد. اگوستینو تنها موفق شد شمایل ابتدایی پاها، مچ و قسمتی از لباس و فضای بین دو پای مجسمه را بسازد. اگوستینو در سال ۱۴۶۶ پس از مرگ استادش دوناتلو بدلایل نا معلومی دست از کار کشید، سپس قراردادی با آنتونیو روسلو مبنی بر ادامه پروژه بسته شد. قرارداد آنتونیو به زودی فسخ شد .
سنگ مرمری که از معدنی در کاررا در شهری واقع در منطقه اپوان الپ در شمال توسکانی بود، به مدت ۲۵ سال تمام دست نخورده به حال خود رها شد. در طی این مدت مجسمه نیم ساخته در حیاط کلیسا بدون حفاظت رها شده بود. این موضوع توجه بسیاری از صاحب منصبین اپرای را به خود جلب کرد، چرا که تکه مرمر بسیار بزرگ که برای ساخت مجسمه به حیاط کلیسا آورده شده بود حکایت از هزینه های بسیار زیاد انجام شده و نیروی صرف شده و زحمت حمل و نقلش به فلورانس داشت.
در سال ۱۵۰۰، در فهرست دارایی های کارگاهی کلیسا این تکه سنگ را شمایلی از داوود نامیدند که نیمه کاره رها شده است. یک سال بعد اسناد حکایت از تلاش اپرای مبنی بریافتن هنرمندی دیگر دارد که بتواند این تکه سنگ بزرگ مرمری را تبدیل به اثری هنری کند. آنها دستور دادند تا استادی که در زمینه مجسمه سازی بر روی این گونه سنگ های بزرگ که آنها نام «غولی که بر روی دوپا سوار است» را برآن نهاده بودند را بررسی کرده و نظر نهایی اش را اعلام کند. گرچه لئوناردو داوینچی و بسیاری دیگر مورد مشاوره قرار گرفتند اما این میکل آنژ جوان بود که با وجود سن پایین (۲۶ سالگی) توانست اپرای را متقاعد کند که پروژه را به او بسپارند. در ۱۶ اگوست ۱۵۰۱ میکل آنژ بطور رسمی قراردادی مبنی بر ساخت مجسمه داوود منعقد کرد. او از شامگاه دوشنبه ۱۳ سپتامبر، یک ماه بعد از انعقاد قرارداد کار بر روی مجسمه را شروع کرد، کاری که ۳ سال به طول انجامید.
از انجا که مایکل انجلو معتقد به Designo بود، با این فرضیه مجسمه را ساخت که تصویر داوود از قبل درون تکه سنگ مرمری وجود داشته، درست مانند روح انسان که درون کالبد فیزیکی وجود دارد. این مجسمه همچنین نمونهای ازسبک کنتراپوستو Contrapposto شمایل انسان است. در اوج رنسانس سبک کنتراپوستو برداشتی از ویژگیهای مشخص ازمجسمههای انتیک بود. همانطور که در مجسمه داوود میکلانژ نمود پیدا کرد: شمایل انسانی که تمام وزن بدن را روی یک پا انداخته و پای دیگر در حالت ریلکس میباشد. این حالت قدیمی باعث میشود رانها و شانههای مجسمه در زاویه متضاد هم قرار بگیرند، و یک حالت S مانند به کل بالاتنه بدهند.
بعلاوه صورت مجسمه به سمت چپ میباشد درحالی که دست چپ به سمت شانه چپ تکیه کرده واسلینگ (Sling- نوعی سلاح برای پرتاب سنگ) از پشتش رو به پاییناویزان است. مجسمه داوود میکلانژ تبدیل به معروفترین اثرمجسمه سازی دوران رنسانس و سمبل قدرت و زیبایی جوانی بدن انسان شدهاست. تناسب در این مجسمه بطور کامل رعایت نشده: سر و بالاتنه مقداری بزرگتر از پایین تنه ساخته شدهاست. دست ها نیز نسبتاً بزرگتر از حد معمول ساخته شدهاند. بعضی معتقدند که این عدم تناسب به علت پیروی از سبک مانریست Mannerist میباشد درحالی که عدهای دیگر بر این باورند که چون از ابتدا قصد بر قرار گرفتن مجسمه بر روی دیوار بلند کلیسا بوده، این تناسب از زاویه پایین تر و دور تر درست جلوه میکند.
نقاشی، تصویرسازی و طراحی گرافیک فیکانو
www.fikano.ir