ترجمه مجلههنر
رنه ماگریت (۱۸۹۸-۱۹۶۷)
روشنبینی | ۱۹۳۶
Rene Magritte (۱۸۹۸-۱۹۶۷)
La Clairvoyance
۱۹۳۶
در این اثر، رنه ماگریت پرترهای از خود، در حال کشیدن یک پرنده را به ثبت رسانده اما مانند سایرِ آثارش، اتفاقاتِ بسیاری را میتوان در تصویر دنبال کرد. نگاهِ او به سمتِ تخمِ مرغیست که جوجهای از آن بیرون نیامده. ماگریت تخمِ مرغ را سوژهی نقاشیِ خود قرار داده، اما چیزی فراتر از آن را بر بومِ خود نقش میکند. او یک امکانِ بالقوه، یک احتمال و یا آینده را ترسیم میکند. از همین رو، میتوان معنایِ نامِ این اثر را دریافت.
هنرمند با قراردادنِ تصویرِ خود در اثر، پیامی را به مخاطب میرساند. او خود را نقاشِ روشنبینی میپندارد که آینده را در هنرش تصویر کرده و گویی اثر، روایتی از خودِ اوست. بسیاری این رویکرد را متکبرانه و خودپسندانه قلمداد کردهاند اما ماگریت، همواره شفاف و روشن، فلسفهی خود را، درست مانندِ بسیاری از معاصرانِ سورئالیستاش چون سالوادور دالی و خوان میرو با مخاطب در میان گذاشته است. او جسورانه، از نقاشی برای گفتوگویی با مخاطبانِ خود استفاده میکند.
ماگریت از سال ۱۹۳۲ به بعد، روشی جدید در نقاشیِ خود به کار گرفت. او به دنبال روابطِ نهچندان معقول بین سوژهها و چیزها میگشت. اثرِ پیشِ رو، مثالِ بارزِ کشفکردنِ روابط است. این اثر، محدودیتِ دیدِ انسان و روابطِ درونی و مفهومیِ اشیاء را یادآور میشود. این واقعیت که یک تخمِ مرغ و یک پرنده، به صورت ظاهری، هیچ تناسب و رابطهی بصری با هم ندارند اما از سویی دیگر، کاملا به هم مرتبط و حتی جداناشدنی هستند. اثر، مخاطب را برآن میدارد تا اطرافِ خود را با تامل بیشتری بنگرد و تنها به چیزی که در ظاهر دیده میشود، اکتفا نکند و در پی کشفِ آنچه در عمقِ هرچیز نهفته است، باشد.
نقاشی، تصویرسازی و طراحی گرافیک فیکانو
www.fikano.ir