جورجو موراندی
جورجو موراندی (Giorgio Morandi) (۱۸۹۰–۱۹۶۴) نقاش ایتالیایی بود که نقاشیهایش از طبیعت بیجان مشهور است.
زندگی
موراندی در ۲۰ ژوئن ۱۸۹۰ در بولونیا در ایتالیا به دنیا آمد. تحصیلاتش را از سال ۱۹۰۷ در آکادمی هنرهای زیبای فلورانس آغاز کرد. نقاشیهای ابتدایی او نشانههایی از کارهای پل سزان و سبک کوبیسم داشت. در سال ۱۹۱۴ گرایش مختصری به سبک فوتوریسم پیدا کرد. در همان سال معلم نقاشی دبستانی در بولونیا شد و تا سال ۱۹۲۹ در این شغل باقی ماند. در سال ۱۹۱۵ به ارتش پیوست اما به خاطر از کارافتادگی مرخص شد. طی سالهای جنگ جهانی دوم عناصر ترکیب بندی نقاشیهای او از طبیعت بی جان سادهتر و فرم آنها خالص تر شد که نشان دهندهٔ علاقه او به پل سزان و Douanier Rousseau است. از سال ۱۹۳۰ تا ۱۹۵۶ در آکادمی هنرهای زیبای فلورانس سیاه قلم تدریس میکرد. در سال ۱۹۴۸ جایزه اول نقاشی بی ینال ونیز را گرفت. اولین بار در سال ۱۹۵۶به پاریس رفت و در سال ۱۹۵۷ جایزه بزرگ بی ینال سائو پائلو را گرفت.
موزهای ویژه نمایش آثار موراندی و آتلیه بازسازی شده او، در بولونیا است.
جورجو موراندی نقاش ایتالیایی برای آن که با جدیت تمام به مسائل اصلی هنر خودش بپردازد، هر پیوندی را با جنبشهای مد روز گسیخت. او دوست داشت اشیای سادهای مانند گلدانها و ظروفی را که در آتلیه اش داشت، نقاشی یا حکاکی کند و آنها را از زوایای گوناگون و در نورهای مختلف بازنمایاند. او این کار را با چنان دقت و حساسیتی میکرد که آهسته آهسته ولی مطمئن، حس احترام همکاران هنرمند، منتقدان و هنردوستان را به خاطر کمال جویی مخلصانه اش جلب کرد. دلیلی ندارد فکر کنیم موراندی تنها هنرمند این قرن بوده که بی اعتنا به «ایسم»هایی که با سرو صداهایی در پی جلب توجه بودهاند، خود را وقف مسائل طرح شده خودش کردهاست؛ ولی چندان هم جای تعجب نیست که بعضی هنرمندان معاصر ما دچار این وسوسه شده باشند که از یک مد تازه پیروی کنند، یا به بیان بهتر، آن را به راه اندازند.
سبک نقاشی
موراندی یکی از مؤثرترین عکاسان ایتالیایی زمان خود بود. فدریکو فلینی در فیلم زندگی شیرین با نشان دادن نقاشیهای او به وی ادای احترام کردهاست. موراندی در ۱۸ ژوئن ۱۹۶۴ در بولونیای ایتالیا درگذشت.
و اما…
شاید از منظر بعضی ها خیلی نقاش بزرگی نباشد اما قطعا نقاشی بیهمتاست. بیشتر عمرش را به نقاشی از عناصر کارگاهش چند بطری و ظروف مختلف مشغول بود. با دقت و ظرافتی بی نظیر و از همه مهمتر سادگی و صمیمیتی زاهدانه. با امساک از هر آنچه سنت نقاشی غربی را انباشته بود. تخیل، شور، تکنیک و نمایش. در کار موراندی روحی پاسکال وار در جریان است که سخت اثرگذار است. سادگی در کار او البته با حساسیت و کمال گرایی والایی در آمیخته است. از یک سو سری در سنت کهن نقاشی ایتالیایی دارد و از سوی دیگر پیوندی کم و بیش در حاشیه با مدرنیست ها. مثل بسیاری از مدرنیست ها با تاثیر پذیری از سزان آغاز کرد اما اندک اندک برخی معادلات سزان را حتا وارونه کرد. در حالیکه برای سزان جهان حتا خردترین چیز آن حکایت از عظمت و بی انتهایی هستی دارد برای موراندی تمامی جهان هستی در چند بطری و اشیاء مستعمل و رنگ و رو رفته ی درون کارگاهش به آخر می رسد. کوبیست ها و فوتوریست ها و حتا نقاشان متافیزیک ایتالیایی هم کم و بیش بر اواثرگذاشتند با ین حال در نهایت موراندی هیچ یک از اینان نیست. او خودش است. همچون عناصر مکعبی و استوانه ای آثارش منظم، ساده و در هاله ای از غبار خاطره…
نقاشی، تصویرسازی و طراحی گرافیک فیکانو
www.fikano.ir